یک پژوهشگر و آیند پژوه معتقد است که در جریان شیوع بیماری، ناتوانی انسان در شناخت پدیدههایی نظیر ویروس کرونا و تأمین بهداشت اولیه مردم آشکارشده است. به نظر میرسد، اولویتگذاری سرمایهگذاریها بر روی توسعه فناوریها غلط بوده است و امروزه فناوری در عرصههای اولیه زندگی بشر به حد کافی پیشرفت نکرده است. به نظر میرسد بروز مسئله کرونا، موجب افزایش توجه و سرمایهگذاریها بر علوم پایه و حیاتی بشر خواهد شد.
دکتر احد رضایان با پیوستن به پویش #علمی_شو که کرسی یونسکو آن را به راهانداخته، یادداشتی با عنوان “آینده کرونا ویروس” منتشر کرده است.
در این یادداشت آمده است: “آیندهپژوهان ذاتاً در برخورد با مسائل به جای بررسیهای تکبعدی و تخصصی، تمایل به بررسی تصویر بزرگتر موضوع در عرصههای مختلف دارند. به طور کلی برای مواجهه با پدیدههایی نظیر شیوع کرونا سه رویکرد کلی میتوان اتخاذ کرد:
۱. برخورد آنی و طبیعی: مثل فاصلهگیری اجتماعی، رعایت نکات بهداشتی، حفظ فاصله از دیگران و …
۲. برنامهریزی برای کنترل بحران و برگرداندن وضعیت به قبل بحران: مثل برنامهریزی برای افزایش تولید تجهیزات و خدمات پزشکی، ارتقای توان مدیریت بحران برای مواجهه با بحرانهای مشابه و …
۳. استقبال از تغییر در حال ظهور و تلاش برای رسیدن به نظم جدید و بهتری نسبت به وضعیت قبل بحران”.
رضایان با بیان اینکه “آیندهپژوهان ذاتاً آغوش بازی نسبت به تغییرات بنیادین در زندگی بشر دارند و پدیدههایی نظیر بروز کرونا را فرصتی برای تحقق دنیایی نوین و خلاق میدانند”، گفت: اما سؤال اساسی اینجاست که آیندهپژوهان مشروعیت تحمیل چنین دیدگاهی به جوامع را، پیش از جلب رضایت اکثریت آنان دارند؟ اگر پاسخ منفی است، آیا آیندهپژوهان میتوانند به مسئله مدیریت بحران وارد شوند؟ آیا این برخلاف ویژگیهای آیندهپژوهی مثل بلندمدت نگری و ارتقای آمادگی برای مقابله با سناریوهای آینده نیست؟ بهعبارتدیگر، اگر سطح سوم از مواجهه با پدیده شیوع کرونا را نتوانیم برای عموم تجویز کنیم، آیا میتوانیم از آیندهپژوهی برای سطح دوم مواجهه و مدیریت و برنامهریزی برای بحران در کوتاهمدت استفاده کنیم؟ در پاسخ باید گفت به چند دلیل، بله!
وی در توضیح این دلایل نوشته است: “بسامد اتفاقات: از ابتدای ظهور پدیده شیوع بیماری کرونا تعدد اتفاقات به حدی زیاد بوده است که غیر از معدود کشورها که تجربه مقابله با ویروسهای مشابهی را داشتهاند -مانند کره جنوبی- اکثریت دولتهای جهان با شوک و غافلگیری مواجه شدهاند. شاید بتوان اینطور بیان کرد که افق یکماهه در شرایط کنونی، برای بسیاری از دولتها، افق بلندمدت بهحساب میآید.”
این آیندهپژوه ادامه داد: پیچیدگی خاص حاصل از همهگیری بیماری هم یکی از این دلایل است. مدلهای رایج برای مقابله با بحران، به دلیل همهگیری این ویروس نهتنها در میان بخشهای مختلف یک کشور بلکه در میان حتی کشورهای جهان، اجازه استفاده از شیوههای تجربهشده مقابله با بحران در سطوح ملی و جهانی را نمیدهد.
وی در این یادداشت، با بر شمردن تعهد آیندهپژوهان به شناسایی و سوق دادن اجتماع به سمت یک آینده مطلوبتر به عنوان یکی از دلایل گفت: با وجود اینکه آیندهپژوهان بنا به مسئولیت ذاتی خود میبایست در بهبود شرایط، کنترل آن و بازگشت امنیت و سلامت جوامع مشارکت داشته باشند، نباید از فرصت ایجادشده برای تغییر سبک زندگی بشر با بهرهگیری از نوآوریها و خلاقیت غافل شد.
به گفته رضایان، آنچه تاکنون از شیوع افسارگسیخته بیماری در سطح جهان و تلفات و عوارض آن قابل مشاهده است، غافلگیری و ناتوانی دولتهای مدرن و نهادهای آنان در تأمین امنیت و رفاه بشر بوده است. ممکن است عمر بحران ناشی از کرونا کوتاه باشد، اما ناتوانی مدیریت جهانی و ملی در عرصههای گوناگون به اثبات رسید، امری که میتواند زمینه را برای اصلاحات گسترده بعدی فراهم آورد. در ادامه، به معرفی روندها و پیشرانهایی پرداختهشده که در اثر شیوع کرونا ایجادشدهاند و میتوانند آینده بشر را دستخوش تغییر کنند.
وی در بخش پایانی این مطلب به بررسی سناریوهای ممکن پیش روی بشر، بر اثر تحولات ناشی از کرونا میپردازد.
در این یادداشت آمده: “شاید در ظاهر پدیده شیوع کرونا یک پدیده تخصصی مرتبط با علوم زیستی به نظر برسد که باید در همان حیطه مورد بررسی قرار گیرد، اما تحولات ناشی از این ویروس جنبههای گوناگونی دارد و به همین دلیل آیندهپژوهان معتقدند مسائل باید به صورت یک تصویر کلی و با جنبههای مختلف مورد بررسی قرار گیرند. در ادامه تلاش شده است مهمترین تحولات مرتبط با شیوع این ویروس در دستههای گوناگون معرفی شوند:
سطح فناوری
۱. ویروس کرونا!
شاید اولین و مهمترین ابهام بررسی اثرات شیوع کرونا بر جهان “خود ویروس کرونا” باشد! در مورد ویروس کرونا هنوز ابهامات بزرگی وجود دارد. ویژگیهای خاص ویروس جدید نظیر سرعت شیوع بالا، قابلیت انتقال در زمان نبود علائم و حتی احتمال جهش ژنتیکی در حین شیوع بین انسانها، عملاً پیشبینی آینده شیوع ویروس کرونا را با عدم قطعیتی جدی مواجه کرده است.
۲. رشد تحقیقات بر روی نیازهای حیاتی و اولیه بشر
در جریان شیوع بیماری، ناتوانی انسان در شناخت پدیدههایی نظیر ویروس کرونا و تأمین بهداشت اولیه مردم آشکارشده است. به نظر میرسد، اولویتگذاری سرمایهگذاریها بر روی توسعه فناوریها غلط بوده است و امروزه فناوری در عرصههای اولیه زندگی بشر به حد کافی پیشرفت نکرده است. به نظر میرسد بروز مسئله کرونا، موجب افزایش توجه و سرمایهگذاریها بر علوم پایه و حیاتی بشر خواهد شد.
۳. گرایش به خدمات آنلاین
یک راهحل جهانی برای کنترل شیوع بیماری شدیداً واگیردار کرونا، طرح فاصلهگذاری اجتماعی و سطوح مختلفی از محدودیتهای تردد بوده است. بهعبارتدیگر سطوح مختلفی از قرنطینهسازی افراد و جوامع در حال اجراست و همین امر روال عادی بسیاری از بخشهای زندگی بشر و کسبوکارها را مختل کرده است. راههای جایگزین برای دوره قرنطینه بهسرعت در فضای اینترنت در حال توسعه هستند. انواع خدمات خریدوفروش، نشستها، کنفرانسها، دورههای آموزشی و … در حال تجربه بیش از پیش هستند و این تجربهشدن توسط بشر هستند. این تجربه به طور قطع سرعت نفوذ و اشاعه اینگونه خدمات را در زندگی بشر افزایش خواهد داد.
۴. بهرهگیری از فناوری در مقابله با ویروس کرونا
یکی از اثرات متقابل فناوری بر بیماری همهگیر کرونا، بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته بشری و ظرفیتهای شرکتهای چندملیتی و پیشرو جهانی در مقابله با این اپیدمی جهانی است.
استفاده از ظرفیت فناوریهای نو برای:
• تشخیص بیماری: کیتهای تشخیصی، بهرهگیری از هوش مصنوعی برای تحلیل تصاویر پزشکی و تشخیص بیماری، دوربینهای حرارتی و …
• مراقبت از بیماران و افراد مبتلا
• پایش: حسن اجرای مقررات تردد در دوره قرنطینه توسط رباتها
• حملونقل: جابجایی اقلام مورداحتیاج مردم و نمونههای آزمایشگاهی به کمک رباتهای بدون سرنشین و…
۵. کند شدن تحقیق و توسعه در فناوریهای غیرضروری بشر
با ایجاد محدودیتهای جابجایی کالا و افراد بر جوامع، تعطیلی بسیاری از رویدادها و فروشگاهها و همچنین آسیبهای اقتصادی و روانی حاصل از آن، گرایش افراد به خرید لوازم غیرضروری فناورانه نظیر گوشیها و دستگاههای هوشمند با کاهش روبرو خواهد شد.
در کوتاهمدت این مسئله موجب افت نقدینگی در دسترس برای توسعه نسلهای بعدی این محصولات و تحقیق و توسعه آنها خواهد شد. بهعبارتدیگر بشر با کندی در توسعه بسیاری از فناوریهای غیرحیاتی در عرصههای مختلف مواجه خواهد بود.
۶. تغییر شدت گرایش به رشتههای پزشکی و پیراپزشکی
در سالهای گذشته در کشورهایی نظیر ایران، تقاضا برای تحصیل در رشتههای پزشکی با افزایش چشمگیری مواجه بود. قبلتر رشتههای مهندسی با تقاضای بالایی مواجه بودند. احتمالاً نمایش خطرات جانی و دشواریهای مواجهه با بیماریهای واگیردار برای کادر پزشکی و درمانی، موجب کاهش تمایل خانوادهها و دانشآموزان برای ورود به این رشتهها شود. از سوی دیگر سرمایهگذاریهای محتمل بعدی بر روی رشتههای پایه و نمایش اهمیت آنان برای زندگی بشر ممکن است جریان داوطلبان برای مطالعه این رشتهها در سطح جهان را افزایش دهد.
سطح اجتماعی/فرهنگی
۱. رشد تقاضا برای تأمین نیازهای اساسی
محدودسازی زندگی بشر در محدودههای قرنطینه شده، نیازمند تأمین نیازهای حیاتی بشر و همچنین تأمین نیازهای ابتدایی دوره قرنطینه است.
۲. رشد بیماریهای روانی و نیاز به خدماتدهی به بیماران روانی
پراکنده شدن خانوادهها، جداسازی اجتماعی و قرنطینهسازی افراد بخصوص افراد کهنسال و آسیبپذیر، احتمال دچار شدن افراد به مشکلات روانی و از دست دادن توانمندیهای ذهنی را افزایش میدهد. ارائه انواع خدمات روانپزشکی یا برنامههای آموزشی و … که بتواند این آسیب را پایش و کنترل کند، اهمیت فراوانی خواهد داشت.
۳. رشد خدمات داوطلبانه
بروز مشکل عمومی در سطح جامعه و تعطیلی مدارس و دانشگاهها زمینه را برای فعالیت بیشتر گروههای کمتر آسیبپذیر مثل جوانان در قالب نهادهای خیریه مردمی با هدف کمک به اقشار آسیبپذیر افزایش میدهد. البته شدت و ضعف این مشارکت بسته به سطح فرهنگ همکاری و ایثار در جوامع، گوناگون خواهد بود.
۴. رشد چشمگیر زمان فراغت مردم
جداسازی و قرنطینه کردن جامعه و تعطیلی مدارس، دانشگاهها و بسیاری از مشاغل بهاصطلاح غیراساسی، بخش عمدهای از جامعه را با زمان فراغت بسیار زیاد مواجه میکند. مدیریت صحیح و ارائه خدمات و محتوای لازم برای بهرهگیری از این زمان زیاد در کاهش آسیبهای روانی و اجتماعی ناشی از آن، اهمیت فراوانی دارد.
۵. بروز بحرانهای هویتی
در صورت بلندمدت شدن دوران قرنطینه برای افراد شاغل در مشاغل غیراساسی، دولت موظف به تأمین هزینههای اولیه زندگی در قالب بیمههای بیکاری و حمایتهای شهروندی خواهد بود؛ اما مسئله مهمتر بحران هویتی افرادی است که در مدت قرنطینه توانایی انجام فعالیت اقتصادی مثبت ندارند و یا به دلیل ظهور فناوریهای جایگزین در آینده، توان بازگشت به مشاغل قبلی خود را نخواهند داشت. این افراد حتی در صورت تأمین مالی توسط دولتها، جایگاه و مأموریت خود را در اجتماع از دست خواهند داد که میتواند موجب بحرانهای هویتی برای این افراد شود.
۶. رواج گفتمانهای جبری نسبت به عالم
یکی از چالشهای فرهنگی در مواجهه با بحرانهای اجتماعی، گرایش مسئولین و برخی از مردم کشورها به نسبت دادن مسائل و مشکلات پیشآمده به اراده الهی است. این امر موجب عدم شناسایی درست نقاط ضعف شده و بار مسئولیت و پاسخگویی را از روی دوش سیستمها و افراد مسبب برخی مشکلات برمیدارد. باید تلاش کرد گفتمانهای محرک و مسئولیتپذیرتر در قبال تغییرات در جوامع ترویج یابد.
۷. غلبه نگاههای امنیت ملی و بینالمللی
یکی از خطرات برای جوامع غلبه نگاههای امنیتی ملی یا نظم بینالمللی بر امنیت انسانهاست. غلبه این دیدگاهها در مقابل مقدم دانستهشدن امنیت انسانی به رهبران جوامع این اجازه را میدهد تا به دلیل حفظ امنیت ملی یا بینالمللی تلفات انسانی و گسترش بیماری را در اولویت دوم قرار دهند.
سطح اقتصادی
۱. تغییر جهتگیری سرمایهگذاریهای تحقیق و توسعه
بروز بحران جهانی شیوع یک بیماری اپیدمیک، موجب پررنگ شدن جایگاه تحقیقات بنیادین در زمینههای سلامت و مطالعاتی نظیر ویروسشناسی با هدف جلوگیری از حوادث مشابه و هزینههای سرسامآور آن خواهد شد.
۲. اساسی تلقی شدن و دولتیسازی برخی خدمات
قرنطینهسازی و محدودیتهای اعمالی بر ادامه فعالیت برخی خدمات و مشاغل به دلیل غیراساسی بودن، مباحثی را برای شناسایی نیازهای حیاتی بشر شکل خواهد داد. اساسی تلقی شدن برخی از این خدمات (نظیر دسترسی مردم به اینترنت و برخی خدمات آنلاین) دولتها را ملزم به تأمین، نظارت و کنترل این بخشها میکند و درواقع مسیر دولتی کردن این بخشها و صنایع طی خواهد شد.
۳. معکوس شدن جریان خصوصیسازی
به دلیل ضرورت تأمین نیازهای حیاتی مردم در حوزههای گوناگون، حاکمیتها خود را ملزم به اداره این بخشها دیده و حتی در برخی بخشها شاهد روند معکوس دولتیسازی بجای خصوصیسازی خواهیم بود. بدین ترتیب دولتها بزرگ خواهند شد.
۴. کسری بودجه کشورها
برخی نظرسنجیهای معتبر جهانی – نظیر PWC- پیش از بحران کرونا امید به رشد فعالان اقتصادی را در سال ۲۰۲۰ پایین و در برخی مناطق جهان ناامیدکننده برآورد میکردند. بروز بیماری همهگیر کرونا و بار شدن هزینههای پزشکی و تأمین مایحتاج اساسی زندگی مردم، بیمههای بیکاری، امید به درآمدهای مالیاتی را نیز در دولتها ناچیز کرده است. این مشکل در کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی و رکود همزمان حاکم بر دنیا دوچندان خواهد بود.
سطح سیاسی
۱. تقویت ملیگرایی، سیاست مرزهای بسته و کند شدن فرایند جهانیشدن
بروز بحران جهانی و درگیر شدن اکثریت کشورهای جهان، دولتهای مختلف را ملزم به تأمین بهداشت، هزینهها و رفع نیازهای اولیه مردم خود، کرده است. عدم توان ارائه دستورات الزامآور توسط سازمانهای بینالمللی، تصمیمگیریهای کشورها را به سمت داخلی شدن و مبتنی بر منافع ملی بودن سوق داده است.
کمبود امکانات و تقاضای روانی جوامع برای توجه اولیه به نیازهای داخلی امری دیگر است که ملیگرایی را در کشورهای مختلف تقویت میکند.
۲. تقویت و پذیرش اعمال حاکمیت شدید دولتها توسط جوامع
به دلیل بروز مشکل و خطر عمومی، جوامع به دولتهای خود اجازه میدهند – و حتی توقع دارند – با اعمال حاکمیتهای متمرکز و تند، امنیت آنها را تأمین کند. همین امر بهطور عمومی حاکمیتهای جهان را برای مدت نامشخصی تثبیت و تقویت میکند.
۳. بروز و ظهور زودرس تصمیمات نظام حکمرانی ملی
یکی از عوارض سرعت گرفتن تحولات در جریان بحرانی مانند شیوع کرونا، بروز و ظهور زودهنگام تصمیمات و سیاستهای اشتباه نظام حکمرانی کشورها است. این مسئله میتواند اعتبار گروهها و افراد سیاسی را حتی با حافظه کوتاهمدت سیاسی برخی جوامع از بین ببرد.
۴. رشد تقاضا برای تقویت جایگاه و توان نهادهای بینالمللی مرتبط با بحرانهای جهانی
نمایش ضعف سازمانهای بینالمللی متولی بهداشت و مدیریت بحران جهانی موجب خواهد شد تا تقاضا برای تقویت این نهادها به لحاظ الزامآوری دستورات و بنیه مالی آنها در شرایط بحران، زیاد شود.
۵. عدم قطعیت در دوگانه مقصر یا قهرمان بودن چین
رضایان در توضیح مورد پنج میگوید: “با توجه به اینکه از دید بسیاری از متخصصین بهداشتی و همچنین تأکید فراوان رئیسجمهور آمریکا، چین و عادات غذایی عجیب چینیها مبدأ ویروس کرونا و برخی موارد مشابه در جهان بوده است. بهطور طبیعی چین بهنوعی در موضع متهم در مسئله بحران شیوع کرونا قرار دارد که میتواند هزینه گزاف فرهنگی و حتی مالی برای این کشور به همراه بیاورد. از سوی دیگر چینیها با مهار زودهنگام و موفق بیماری خود را قدرتمندترین کشور جهان در کنترل بیماری معرفی کردهاند و تلاش دارند با ارائه خدمات و تجربیات رایگان خود به کشورهای درگیر، جایگاهی جدید برای خود در توازن قوای بینالمللی ایجاد کنند. به نظر میرسد موفقیت یا شکست چین مقابل آمریکا برای نتیجه نهایی این دوگانه برای جایگاه آینده چین بهعنوان یک ابرقدرت در جهان اهمیت زیادی داشته باشد.”
این آینده پژوه در پایان با بر شمردن” ابهام در سبکرفتاری قدرتهای جهانی با یکدیگر در مقابل بحران کرونا” به عنوان یکی از موارد مربوط به سطح سیاسی می گوید: “در کنار آینده غیرقابلپیشبینی رفتار کرونا ویروس، رفتار حاکمیتها و بخصوص قدرتهای برتر جهانی در تعامل با بحران بشری ایجادشده از اهمیت بالایی برخوردار است. اولویت دادن به منافع انسانی و حیاتی بشر در مواجهه با بحران موجب همکاری و همگرایی بین کشورها خواهد شد و امید کنترل و پایان تسلط بیماری را افزایش خواهد داد. از سوی دیگر تمرکز بر منافع و اهداف ملی در شرایط بحرانی، علاوه بر ایجاد بیاعتمادی و سلبشدن همکاریهای بینالمللی در مقابل کرونا، زمینه را برای پیشبرد اهداف منطقهای و میدانی قدرتهای جهان و تشدید جنگ و درگیریها در دوره درگیری ملتها با ویروس فراهم کند.”
کرسی یونسکو در ترویج علم به منظور مقابله با شبه علم، اخبار غیرعلمی و باورهای غلطی که این روزها پیرامون کرونا ویروس جدید در جامعه منتشر شده؛ پویشی را به نام «#علمی_شو» راهاندازی کرده و از همه علاقهمندان به مباحث علمی درست، دعوت میکند با تولید و ارسال پیامهای کوتاه صوتی، تصویری و متنی، در راستای جایگزینی اندیشه و رفتار صحیح علمی در جامعه به جای هراس از این بحران، این پویش را یاری کنند.
کرسی یونسکو در ترویج علم از صاحبنظران، متخصصان و نیک اندیشان دعوت کرده است از طریق ایمیل کرسی به نشانی unescocps@gmail.com، صفحه اینستاگرام unescocps و کانال تلگرامی unescocps@ به پویش “#علمی_شو” بپیوندند.