مازندران از آن دست استان هایی است که به دلیل شرایط مناسب توپوگرافی و آب و هوایی، میتوان بیکاری را برای همیشه از بین برد و به بهترین شکل ممکن، درآمدزایی داشت و چرخ اقتصاد خانواده را به آسانی چرخاند.
در این استان، توجه به کسب و کارهای صنعت گردشگری، کشاورزی و خدماتی میتواند آنچنان رونق بخش باشد که دیگر نیازی به مهاجرت و یا وجود حتی یک بیکار هم احساس نشود. به عنوان نمونه وجود چند میلیون راس دام در این استان، موجب شده تا مازندران به یکی از قطبهای اصلی این صنعت بدل شود.
در این میان تامین نهادههای دامی از سوی دامداران همواره به عنوان یک اصل به حساب میآید و با توجه به اینکه خوراک، در تولید دامی با کیفیت بسیار مهم به نظر میرسد همواره دامداران را در یک چالش قرار داده است؛ چالشی به نام “تامین نهادههای دامی”.
از یک سود دامداران همواره از نحوه و قیمت نهادههای دامی گلایه میکنند و از سویی دیگر، به تکنولوژی و خدمات تن نمیدهند، از طرفی نیز با وجود استعدادهای فراوان این استان، نبود زیرساختهای مورد نیاز بر سختی کار و تصمیمگیری این گروه از مردم میافزاید و در نهایت دامدار مربوطه “عطایش را به لقایش” میبخشد.
اینکه بدانیم طی دو سال گذشته در مجموع ۲۴٫۵ میلیون تن بقایای کشاورزی داشتیم جز حسرت سود دیگری نخواهد داشت، در همین زمینه رضا اسماعیلزادهکناری چندی پیش در گفتوگویی معتقد بود که با توجه به تحریمهای صورت گرفته و شرایط بد اقتصادی در تامین نهادههای دامی، بهترین کار استفاده از ضایعات محصولات کشاورزی است، ضایعاتی که همیشه دور ریخته میشود و استفادهای از آن صورت نمیگیرد.
بر اساس این یادداشت، امروزه دنیا به سوی تامین نهادههای دامی به شکل صنعتی کرده است چرا که این کار به مراتب به صرفهتر از شیوه سنتی آن است. میزان رطوبت بالا و شیوع کپک و قارچ، در نهادههایی که به شیوه سنتی تولید میشوند موجب میشود علاوه بر بیماریهایی همچون زخم معده و خونریزی داخلی دام، از لحاظ اقتصادی نیز در گستره وسیع، آسیبهای زیانباری را ایجاد کند.
همچنین نباید از عدم آگاهی دامداران نیز غافل بود، بسیاری از دامداران مازندران به شیوه سنتی فعالیت کردهاند و بر این اساس، تصمیمهایی که گرفته میشود نیز منطبق با تفکرات علمی نیست، برخی از دامداران معتقدند میزان رطوبت خوراکی که به صورت سنتی تهیه میشود، کمتر از شیوه صنعتی است و میتوان آن را در دراز مدت نگه داشت و برخی از عدم اطلاع میزان رطوبت در نهادههای صنعتی میگویند.
عدم ارتباط با آزمایشگاههای مجاز و دوری از متخصصان این علم، موجب شده تا دامداران همچنان به شیوه سنتی به اداره امور بپردازند و هیچگاه نیز مسئولان کشاورزی و اساتید دانشگاه، با برنامهریزی دقیق و قبلی، اقدام به افزایش سطح آگاهی دامدار و رشد این صنعت در مازندران نکردهاند.
در این میان نیز نباید از نقش دلالان در غیاب چشمان ناظر مسئولان غافل ماند، دلالانی که خرید و فروش سنتی خوراک دام، همچنان سود فراوانی را برای آنها به همراه خواهد داشت، هیچگاه از سوی ناظری تحت تعقیب قرار نگرفته و گاها با بسیاری از این مراکز توزیع نیز در ارتباط هستند.
بر اساس این یادداشت، در شرایطی که در تکنولوژی صنعت خوراک دام و طیور در مازندران بسیار ضعیف هستیم، جایگزینی کاشت علوفههایی با نیاز آبی کمتر مانند تاج خروس، ارزن و سورگوم در کشور میتواند تاثیرگذار باشد و مانع از کمبود این مواد خوراکی شود. در حال حاضر بخش عمده منابع خوراکی واحدهای صنعتی اتلاف میشود که با روشهای فرآوری سیلو و افزایش بهرهوری این مشکل قابل حل خواهد اما با وجود سبقه این مسئولان و همچنین مشکلات موجود در کشور چندان به آن امیدی نیست.