
نمایشگاه بینالمللی ایران آگروفود ۱۴۰۴، فرصتی کمنظیر برای ارزیابی وضعیت فعلی صنعت غذا، کشاورزی، تجهیزات و زنجیره تأمین کشور بود. از نگاه من بهعنوان فردی فعال در حوزه صنایع غذایی، این رویداد نهتنها یک گردهمایی تجاری، بلکه آیینهای بود از مسیر پیشِ روی صنعت، نقاط قوت موجود، و چالشهای ساختاری که نیازمند بازنگری و نوسازی هستند.
امسال، نمایشگاه با مشارکت صدها شرکت داخلی و خارجی، از تأمینکنندگان مواد اولیه و افزودنیها گرفته تا تولیدکنندگان ماشینآلات و محصولات نهایی، چهرهای نسبتاً پررنگتر از سالهای اخیر داشت. در مقایسه با سالهای پیش، میتوان گفت فضای کلی رویداد، پویاتر، هدفمندتر و ساختاریافتهتر به نظر میرسید. غرفهها اغلب با چیدمان حرفهای، کارشناسهای فنی مستقر و محتوای قابل ارائه تجهیز شده بودند و نمایش فناوریهای جدید در فرآوری، نگهداری، و بستهبندی مواد غذایی جایگاه قابلتوجهی در سالنها داشت. اما در میان این جنبههای مثبت، لازم است از منظری دقیقتر، به تحلیل برخی فرصتهای از دسترفته و چالشهای سازمانی پرداخت که بر کیفیت نهایی تجربه نمایشگاه سایه انداخته بود.
چالش چیدمان
پراکندگی غیرمنطقی و از دست رفتن ارتباطهای درونصنعتی چیدمان فیزیکی نمایشگاه هنوز با مفهوم واقعی «تخصصمحور بودن» فاصله دارد. در حالی که بازدیدکننده حرفهای برای دستیابی به ارتباطات کارآمد به دنبال خوشههای تخصصی است، جانمایی غرفهها بهگونهای بود که اجزای زنجیره تولید – از تأمینکنندگان مواد اولیه و افزودنیها گرفته تا تجهیزات و تولید نهایی – بدون منطق تجمیع یا دستهبندی شده بودند. همین موضوع، فرصت گفتوگوی بینابخشی را کاهش داده و بر سردرگمی بازدیدکنندگان افزوده بود.
بهعنوان یک پیشنهاد، مدل چیدمان آینده میتواند مبتنی بر سلسله مراحل زنجیره تأمین باشد: ابتدا تأمینکنندگان مواد اولیه، سپس تجهیزات و فناوریها، سپس تولیدکنندگان نهایی و در انتها بازیگران بازار و صادرات. چنین مدلی ضمن ایجاد نظم ذهنی در بازدیدکننده، امکان «پیادهروی در زنجیره ارزش» را فراهم میکند و تعاملات دقیقتری میان فعالان صنعت ایجاد میکند.
خلأ محتوای علمی و انتقال تجربه
یکی از نقاط ضعف آشکار نمایشگاه امسال، فقدان برنامههای محتوایی ساختاریافته بود. علیرغم حضور کارشناسان فنی و متخصصان صنعت در بسیاری از غرفهها، نبود کارگاههای آموزشی کوتاهمدت، سخنرانیهای فنی، یا پنلهای تخصصی گفتوگو، موجب شد بخش دانشمحور نمایشگاه عملاً مغفول بماند.
در شرایطی که صنعت غذا با مسائل پیچیدهای مانند کاهش هزینه تولید، افزایش ماندگاری، جایگزینی افزودنیها، تغییر رفتار مصرفکننده، و همراستایی با استانداردهای جهانی مواجه است، برگزاری کارگاههای متمرکز میتوانست بستری برای اشتراک تجربه، ارتقاء دانش فنی و انتقال نوآوری باشد. چنین رویکردی نهتنها جذابیت رویداد را برای متخصصان افزایش میدهد، بلکه کیفیت ارتباطات بین شرکتکنندگان را نیز از سطح معرفی به سطح همکاری ارتقا میدهد.
نقطه قوت
بازگشت روح مشارکت تخصصی: آنچه بهوضوح حس میشد، بازگشت روح تعامل حرفهای در بخشهایی از نمایشگاه بود. بسیاری از غرفهداران نه صرفاً بهعنوان فروشنده، بلکه بهعنوان کنشگر فنی با زبان تخصصی و آمادگی برای پاسخگویی ظاهر شده بودند. همین موضوع به گفتوگوهای سطح بالاتری میان بازیگران صنعت انجامید. حضور طیفی از شرکتها در بخش مواد اولیه و افزودنیها، ارائه فرمولاسیونهای جدید، نمونههای جایگزین سالمتر یا با ویژگیهای عملکردی خاص، همه نشان میدادند که صنعت بهسمت پاسخگویی به نیازهای پیچیدهتر مصرفکننده در حال حرکت است.
در حوزه تجهیزات و ماشینآلات نیز حضور تولیدکنندگان و تأمینکنندگان پیشرو از ایران و برخی کشورهای صاحبتکنولوژی، امکان مقایسه فناوری، تحلیل مزایا و حتی امکانسنجی بومیسازی تجهیزات را فراهم کرده بود.
پیشنهادهایی برای سال آینده
- بازنگری ساختاری در چیدمان بر اساس خوشههای صنعتی یا مراحل زنجیره ارزش: تفکیک شفاف فضاهای نمایشگاهی بر اساس موقعیت در زنجیره تولید – تأمین مواد اولیه، فناوری و تجهیزات، تولید نهایی، بازاریابی و صادرات – کمک میکند تا هر بازدیدکننده با ذهنیت دقیقتری وارد سالنها شود و ارتباطات مؤثرتری شکل بگیرد.
- طراحی تقویم کارگاهها، پنلها و نشستهای فنی: نمایشگاهی در این مقیاس باید یک ستاد علمی در کنار ستاد اجرایی داشته باشد. تهیه فهرستی از موضوعات کلیدی صنعت (استانداردهای بهروز، نوآوری در مواد اولیه، چالشهای نگهداری، روندهای بازار) و دعوت از متخصصان، میتواند نمایشگاه را به یک نهاد یادگیرنده و محرک تصمیمسازی صنعتی تبدیل کند.
- ایجاد فضاهای «ارتباط آزاد تخصصی»: فضایی نیمهرسمی برای جلسات سریع B2B یا مشاوره فنی میان بازدیدکنندگان و کارشناسان غرفهها – با میزهای گفتوگوی تنظیمشده – میتواند تجربه بازدید را برای مخاطبان حرفهای بسیار هدفمندتر کند
- توجه ویژه به شرکتهای دانشبنیان و کوچک: حضور برندهای کوچکتر و شرکتهای نوآور مواد اولیه یا افزودنیهای خاص، معمولاً در سایه شرکتهای بزرگتر نادیده گرفته میشود. اختصاص بخشی تحت عنوان «نوآوریهای مواد غذایی» یا «دهکده آینده صنعت غذا» به این گروهها، ضمن عدالت در دیدهشدن، میتواند به شناسایی جریانهای آیندهساز صنعت کمک کند
- مستندسازی حرفهای و تحلیلمحور نمایشگاه: پس از اتمام نمایشگاه، انتشار گزارش رسمی و تحلیلی از روندهای غالب، چالشهای مطرحشده، فناوریهای نوظهور و نظرات بازدیدکنندگان تخصصی، میتواند نقش مهمی در تولید دادههای استراتژیک برای تصمیمگیران دولتی و مدیران صنعت داشته باشد.
سخن پایانی
نمایشگاه ایران آگروفود ۱۴۰۴ از حیث حضور گسترده شرکتها، بازگشت ارتباطات حرفهای، و نمایش فناوریهای متنوع، نمایشگاهی موفق ارزیابی میشود. اما برای رسیدن به سطح «مرجعیت منطقهای»، لازم است از نمایش صرف محصولات فراتر رفته و به یک رویداد یادگیرنده، سازمانیافته و آیندهنگر تبدیل شود. نگاه من به این نمایشگاه، نگاهی همراه با امیدواری مشروط است: امید به صنعتی پویا و دانشمحور، مشروط به اصلاحاتی اساسی در چگونگی برگزاری و جهتگیری محتوایی آن. اگر چنین تحولی رخ دهد، این نمایشگاه میتواند از یک ویترین، به موتور محرک تغییرات واقعی در صنایع غذایی ایران بدل شود