به گزارش خبرنگار مهر، حسین شیرزاد، تحلیلگر مسائل کشاورزی و توسعه آن در یادداشتی اختصاصی برای مهر نوشت؛ در سال ۲۰۲۴ میلادی، مساله حفظ مزارع خانوادگی، پویاییهای هوش مصنوعی در صنعت غذا و نقش اقیانوسها بر بازار مواد غذایی بهعنوان موضوعات جدیدی ظهور کردهاند که رقابت ژئوپلیتیکی هژمونیک به ویژه بین چین با ایالات متحده و تکاپوهای نظارت بر تولید و بازار غذا توسط اتحادیه اروپا و نقش آتی قدرتهای نوظهور را تا سالها برانگیخته خواهند کرد. اقیانوسها محل زندگی ۹۴ درصد از کل زندگی در سیاره هستند و دریاها یک منبع مهم اقتصادی و امنیت ملی به شمار میروند، همچنین اینکه ۹۰ درصد تجارت جهانی کالاهای اساسی کشاورزی از طریق مسیرهای دریایی حمل میشود، اما بسیاری از شلوغترین کریدورهای ترانزیت دریایی جهان در معرض خطر اختلال ژئوپلیتیکی قرار دارند و پیشبینی میشود که بهره برداری در اعماق دریا حداقل یکسوم از عرضه مواد معدنی حیاتی لازم برای انتقال انرژی را به خود اختصاص دهد. بنابراین، ذینفعان و شرکتهای غذایی باید در هنگام تنظیم زنجیره تأمین و استراتژیهای پایداری خود، «ژئوپلیتیک اقیانوس» را در نظر بگیرند.
گزارش اخیر چشمانداز غذای فائو نشان میدهد که با وجود پیشبینیهای مثبت در پارادوکس «تورم-رکود»، سیستمهای تولید غذای جهانی در برابر تنشهای ژئوپلیتیکی در اقتصاد بینالملل مانند نقش نرخ ارز و تقاضای رو به رشد اقتصادهای نوظهور، شوکهای ناشی از رویدادهای شدید آبوهوایی، تغییر سیاستها و تحولات در سایر بازارها آسیبپذیر هستند.
نظامات بهره برداری غیر متعادل با اتکای بیش از حد از زمینهای کشاورزی و استفاده شدید از مواد شیمیایی کشاورزی منجر به نیاز روزافزون به کودها برای حفظ تولید شده است که هزینههای تولید را بیشتر افزایش میدهد. طبق گزارش «آکسفورد اکونومیکس»، انتظار میرود که قیمتهای جهانی مواد غذایی در سال ۲۰۲۴ کاهش پیدا کند و تا حدودی آرامش را برای مصرف کنندگان متروپلهای شهری ایجاد کند. اما موضوع افزایش قیمت مواد غذایی، قضیهای چند وجهی است و به دلیل مجموعهای پیچیده از دلایل از جمله تنگناهای لجستیک، سیاستهای یارانهای، درگیریهای منطقهای، مطالبات طبقه متوسط، رشد جمعیت شهری، تغییرات آب و هوایی و اختلالات زنجیره تأمین است. زنجیرههای تأمین بسیاری از شرکتهای غذایی در معرض تحولات ژئوپلیتیکی هستند و تضادها یکی از دلایل اصلی شوکهای قیمتی هستند. درگیریهای مسلحانه زنجیره تأمین و تولید و توزیع مواد غذایی را مختل کرده و کمبود را تشدید کرده و قیمتها را افزایش داده است. این درگیریها همچنین میلیونها نفر را آواره کرده و بر توانایی آنها برای تولید و دسترسی به غذا تأثیر میگذارد. به عنوان مثال، نبرد روسیه و اوکراین، معروف به سبد نان اروپا، صادرات گندم، ذرت و آفتابگردان را به میزان قابل توجهی کاهش داده و در نتیجه نوسانات قیمت مواد غذایی را به دنبال داشته است. حتی جنگ باعث ایجاد کمبود نیروی کار میشود که به طور بالقوه مانع بهبود اقتصادی پس از جنگ میشود.
تأثیر درگیری بر مهاجرت میتواند تأثیر قابل توجهی بر تولید مواد غذایی در سطوح مختلف داشته باشد. در سطح محلی، درگیری ممکن است مردم را مجبور به ترک مزارع خود کند که میتواند به توقف تولید کشاورزی و در نتیجه کمبود مواد غذایی و افزایش قیمتها کمک کند. مهاجرتهای ناشی از درگیری همچنین میتواند بر پویایی بازار کار در بخش کشاورزی در مقیاس جهانی تأثیر بگذارد. مهاجرانی که مناطق درگیری را ترک میکنند اغلب به دنبال فرصتهای شغلی در بخش کشاورزی در کشورهای دیگر هستند. بسیاری از آنها ممکن است به صفوف کارگران کشاورزی ملحق شوند که به نوبه خود میتواند به افزایش تولید غذا کمک کند با این وجود، مهاجران با طیفی از چالشها مانند موانع قانونی کار، شرایط نامناسب زندگی، و دسترسی محدود به خدمات مواجه میشوند. بنابراین، سیاستهای مهاجرت و قوانین کار میتوانند نقش کلیدی در مدیریت این چالشها داشته باشند. استراتژیهای مؤثر میتواند به ادغام مهاجران در جوامع میزبان و افزایش سهم آنها در تولید غذا کمک کند.
نیروی محرکه اصلی کاهش قیمت کالاهای غذایی «عرضه فراوان» برای بسیاری از محصولات مهم به ویژه گندم و ذرت است. البته قدرت صادرات بالای گندم روسیه بازارهای بینالمللی را نیز تحت تأثیر قرار داده و قیمتها را پایین نگه داشته است در این میان، اثرات بازارهای آتی کالا برای مواد غذایی اصلی هم غیر قابل انکار است. بازارهای آتی کالا سه کارکرد اقتصادی مهم دارند؛ اول، آنها به تولیدکنندگان، معاملهگران و پردازشکنندگان (بازیگران بازار تجاری یا تامینکنندگان) کمک میکنند تا ریسکهای قیمتی خود را پوشش دهند. یعنی خطرات قیمتی را از پوششهای ریسک گریز کمتر میپذیرند. دوم، آنها برای کشف قیمت در بازارهای لحظهای مهم هستند، زیرا سبب میشود تا معامله گران کالا معیارهایی را برای قیمتهای فعلی ایجاد کنند. در نهایت، بازارهای مشتق با کاهش هزینههای مبادله، کارایی مبادلات را فراهم میکنند. در نتیجه، سرمایه گذاری ها مولدتر میشوند و نوسان قیمتها کاهش مییابد. به این دلایل، امروز سفته بازی کالاهای غذایی بخشی ضروری از بازارهای مالی است.
از نگاهی تاریخی، پس از سقوط بازار سهام در سال ۲۰۰۲، کالاهای کشاورزی به دلیل همبستگی نسبتاً پایین آنها با بازده سایر طبقات دارایی، به یک طبقه دارایی محبوب در پرتفوی مؤسسات مالی و جامعه سرمایه گذاری عمومی تبدیل شدند. از آن دوره به بعد، معاملات آتی کالاهای کشاورزی و قراردادهای اختیار معامله به شدت افزایش یافته در نتیجه، فعالیتهای سفته بازی نیز به طرز چشمگیری در حوزه غذا روند افزایشی یافته است.
تأثیر کرونا تا انواع آفات و جنگ در حوزه کشاورزی
طی سه سال اخیر، شوکهای اقتصادی، مانند همهگیری کووید -۱۹ و پیامدهای آن، بهعلاوه کند شدن اقتصادها، قدرت خرید مصرفکنندگان را کاهش، درآمدها را تنزل و بیکاری را افزایش داده که تقاضا و قیمتها را به طور افزایشی تحت تأثیر خود قرار داده است. رویدادهای شدید آب و هوایی مانند خشکسالی و طوفانها نیز بر تولیدات کشاورزی تأثیر گذاشته، عرضه را کاهش و هزینههای تولید را افزایش داده و در نتیجه قیمتها را برای مصرف کنندگان بالاتر برده است. مثلاً، رویدادهای شدید آب و هوایی و بیماریها مانع برداشت و افزایش قیمت پرتقال در برزیل و فلوریدا شده است. تولید مرکبات از سال ۲۰۰۳ به طور متوسط سالانه ۳ درصد کاهش یافته است و طبق گزارش صندوق بینالمللی پول، قیمت پرتقال در سطح جهان از ۲.۷۶ دلار در سال ۲۰۲۳ به ۳.۶۸ دلار در آوریل ۲۰۲۴ افزایش یافته است. سیل در جنوب برزیل که از ماه گذشته آغاز شد، ۲.۲ میلیارد دلار از جمله ۶۸۰ میلیون دلار خسارت کشاورزی خسارت وارد کرده است.
دماهای بالا تولید پنبه را در پنجمین تولیدکننده بزرگ پنبه در جهان، پاکستان، تهدید میکند. نزدیک به ۱۰ درصد از کل محصول در سند، یکی از حاصلخیزترین استانهای این کشور در اثر گرما آسیب دیده است و وضعیت در آستانه بدتر شدن است؛ علاوه بر پنبه، گرمای بیش از حد بر نیشکر، میوههای صادراتی مانند انبه، مرکبات، موز و سبزیجات فصلی مانند فلفل، گوجهفرنگی، سیبزمینی و مقداری عدس نیز تأثیر میگذارد.
تحقیقات جدید نشان میدهد که ظهور بیماریهای جدید در گلههای دامی و حیوانات که به عنوان بیماریهای مشترک بین انسان و دام شناخته میشوند به شدت با فشارهای انسانی بر تنوع زیستی اکوسیستمها مرتبط است. تریلیونها دلار برای یارانههای کشاورزی، شیلات و ماهیگیری و سوختهای فسیلی هدر میرود که میتوانند به جای آسیب رساندن به مردم و کره زمین، برای کمک به مقابله با تغییرات آب و هوایی استفاده شوند.
نوسانات در بازارهای کود، ناشی از تحریمها، محدودیتهای تجاری و درگیریهای مسلحانه در روسیه، اوکراین، بلاروس و اخیراً رژیم غاصب صهیونیستی در قضیه پتاس هزینههای تولید کشاورزی را نیز افزایش داده است که در قیمتهای بالاتر محصولات غذایی منعکس شده است. جنگ نه تنها باعث تخریب مستقیم میشود، بلکه خطری مرتبط با نوسانات ارز را نیز ایجاد میکند.
بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه که عمدتاً مبتنی بر کشاورزی هستند، منابع مالی خود را به دلار آمریکا گره میزنند تا تعهدات مالی خود را پوشش دهند از این رو، تقویت مداوم دلار در مقایسه با سایر ارزها، تهدیدی برای این کشورها بهویژه بر بخش کشاورزی و غذایی آنها است. علاوه بر این، محدودیتهای احتمالی در رشد اقتصادی در مناطق مختلف جهان میتواند بر تقاضای جهانی برای محصولات کشاورزی و غذایی تأثیر بگذارد و پیامدهای منفی برای امنیت غذایی جهانی داشته باشد. جنگ در اوکراین نیز تأثیر قابل توجهی بر لجستیک دریای سیاه و افزایش هزینههای تجاری داشته و بر عناصر زیرساخت حمل و نقل – حمل و نقل زمینی، بنادر و انبارها – تأثیر گذارده است. محدودیتهای تجاری مانند ممنوعیت صادراتی، بحران جهانی غذا را تشدید، تجارت بینالمللی مواد غذایی را محدود کرده و قیمتها را در بازارهای جهانی افزایش داده است.
بر اساس گزارش «رصدخانه سیاستهای عمومی سیستمهای کشاورزی» از زمان همهگیری، تورم مواد غذایی به طور متوسط جهانی به ۲۸ درصد در سال رسیده که در مقایسه با تورم عمومی ۱۹ درصد در سال رقم بالایی است. این در حالی است که قیمتهای بینالمللی مواد غذایی در همان دوره در مقایسه سالانه ۹ درصد کاهش یافته که نشان میدهد سایر عوامل اقتصادی، سیاسی و محیطی در تورم مواد غذایی نقش بالایی دارند.
آمریکای لاتین و دریای کارائیب مناطق مهم ۱۶ کشور صادرکننده و ۱۶ کشور واردکننده خالص مواد غذایی هستند، بنابراین این منطقه از افزایش قیمت بینالمللی مواد غذایی منتفع شده است، اما همچنین به دلیل عواملی مانند تله افزایش فقر یکی از مناطقی بوده که تحت تأثیر ناامنی غذایی قرار گرفته است. در حالی که قیمت جهانی مواد غذایی از سطح اوج خود در آغاز درگیری اوکراین کاهش یافته است، اما همچنان بالاتر از سطح قبل از مناقشه است.
تغییرات آب و هوایی که با افزایش دما و افزایش شدت و دفعات رویدادهای شدید مانند موج گرما، خشکسالی و سیل آشکار میشود، منجر به جریانهای سرمایه بی ثبات تر، بیمه ریسک بالاتر، کاهش محصول و کاهش عملکرد در بسیاری از نقاط جهان شده است. این به نوبه خود باعث افزایش قیمت مواد غذایی از طریق شوکهای عرضه شده است. آب و هوای بد، اعتماد کسب و کارهای کشاورزی و چشمانداز محصولات زراعی را تضعیف کرده، به طوری که اخیراً کاکائو در حالی که کشاورزان غرب آفریقا با آب و هوای نامناسب و بیماری مبارزه میکنند به سطح بی سابقهای رسیده است.
گرم شدن جهان و افزایش تورم غذایی
جهان در سال ۲۰۲۴ به طور متوسط ۱.۵ درجه سانتیگراد گرمتر شده است که تنها باعث افزایش رویدادهای شدید جوی و به نوبه خود تورم در هزینههای تولید میشود.
بسیاری از این رویدادها همچنین زنجیره تأمین و زیرساختها مانند جادهها را مختل کرده و سطح آب رودخانههای اصلی را کاهش داده است. در سال ۲۰۲۳ چه به دلیل درگیریها و یا به دلیل تغییرات آب و هوایی، چندین کشور ممنوعیت صادراتی را برای کالاهای عمده کشاورزی اعمال کردهاند (به عنوان مثال، هند، میانمار و روسیه برنج، تایلند برای شکر، آرژانتین برای گوشت گاو). این محدودیتها کشورهایی را که به شدت به واردات وابسته هستند، تحت تأثیر قرار میدهد.
در این میان، چندین کاستی در سیاستهای سیستم غذایی جهانی نیز به تورم مواد غذایی کمک میکند. یکی از این مسائل، ناکافی بودن امکانات ذخیره سازی به ویژه در کشورهای با درآمد کم و متوسط است. مورد دیگر تمرکز تولید غذا در مناطق خاص و محصولات منتخب است (۶۰ درصد کالری دریافتی گیاهی توسط برنج، گندم و ذرت تأمین میشود) گندم و ذرت به همراه برنج بیش از نیمی از کالری دریافتی جهانی را تشکیل میدهند. این به این معنی است که جهت قیمت آنها به شدت بر بودجه غذایی مصرف کنندگان در سراسر جهان تأثیر گذارده است.
این واقعیت که زنجیرههای غذایی جهانی تحت سلطه تعداد کمی از شرکتهای چند ملیتی است انکارناپذیر است چون با وجود اینکه قیمت گندم و ذرت کاهش شدیدی داشته است، قیمت برنج به طور پیوسته در حال افزایش است، زیرا محدودیتهای صادراتی اعمال شده توسط هند که حدود ۴۰ درصد از تولید برنج جهان را تشکیل میدهد، عرضه جهانی را با مشکل مواجه کرده است. برداشت ضعیف در کشور هند و فیلیپین در سال گذشته نیز باعث افزایش قیمتها شد. برخلاف رکودی که در قیمت گندم و ذرت مشاهده میشود، معاملات آتی برنج خام بیش از ۸ درصد از سال گذشته افزایش یافته است.
به اعتقاد کارشناسان؛ هزینه غذا میتواند تا سال ۲۰۳۵ سالانه بین ۱.۵ تا ۱.۸ درصد افزایش یابد یا حتی در برخی از مناطق گرمتر جهان تورم مواد غذایی بیشتر شود. احتمالاً، این اعداد با بدتر شدن تغییرات آب و هوایی تا ۴ درصد افزایش خواهند یافت.
مطالعات نشان داد که احتمالاً فشار تورم در جنوب جهانی، به ویژه در سراسر آفریقا و آمریکای جنوبی، به دلیل تأثیرات ناشی از افزایش قیمت نفت و گاز بالاتر خواهد بود. افزایش قیمت نفت نه تنها بر هزینههای عملیاتی کشاورزی بلکه بر هزینههای نهادههای تولید مانند کودها و آفت کشها نیز تأثیر میگذارد که به شدت به قیمت نفت وابسته هستند.
تحقیقات بانک مرکزی اروپا در سال گذشته که نشان میدهد تا سال ۲۰۳۰ تورم مواد غذایی در اروپا میتواند بین ۰.۴۳ تا ۰.۹۳ درصد باشد. محققان این نهاد اروپایی در این مطالعه موج گرمای سال ۲۰۲۲ در اروپا را به عنوان نمونهای از افزایش تورم کوتاه مدت برجسته میکنند. در نهایت اینکه تورم بالا، ناامنی غذایی و افزایش بهای حاملهای انرژی، افزایش سطح بدهی، شرایط مالی سختتر، نوسانات در جریان سرمایه و نرخ ارز و تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی به تلاطمها در سال ۲۰۲۵ دامن خواهد زد.
افزایش شدید و مداوم تورم که از سال ۲۰۲۱ آغاز شد و در سال ۲۰۲۲ به ابعاد نگران کنندهای رسید، بیش از همه برای فقرای جهان ایجاد تشویش کرده است و انتظار میرود که ناامنی غذایی به شکل فقر سلولی در سراسر جهان افزایش یابد. ناگفته نماند که تأثیر تورم در اقتصادها به یک اندازه احساس نمیشود. کشورهای با درآمد پایین و متوسط نسبت به کشورهای توسعه یافته و ثروتمندتر در برابر تورم بالا آسیبپذیرتر هستند، زیرا خانوادههای کم درآمد در اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه تقریباً ۵۰ درصد از درآمد خود را صرف غذا میکنند، در حالی که خانوادههای پردرآمد فقط ۲۰ درصد درآمدشان را صرف غذا میکنند. در حالی که قیمتهای بالاتر مواد غذایی میتواند به نفع فروشندگان مواد غذایی در اقتصادهای در حال توسعه باشد، اکثر فقرا خریداران خالص مواد غذایی هستند، بنابراین افزایش قیمت مواد غذایی تأثیرات شدیدی بر سلامت انسان و استانداردهای زندگی، افزایش فقر کلی و تشدید خطرات ناآرامیهای اجتماعی و رشد بنیادگرایی دارد.
منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) با ۲۰ کشور و خانه بیش از ۴۰۰ میلیون نفر، تصویر متنوعی را از نظر شرایط امنیت غذایی، تحت تأثیر ناهمگونی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ارائه میدهد. اگرچه کشاورزی نقشی محوری در بسیاری از اقتصادهای خاورمیانه و شمال آفریقا ایفا میکند، اما با چالشهایی مانند محدودیت منابع آب، تغییرات آب و هوایی و درگیریهای سیاسی مواجه است اتکای منطقه به واردات مواد غذایی، آن را در برابر نوسانات قیمت بازار جهانی و مسائل عرضه آسیب پذیر میکند. منطقه MENA یکی از آسیبپذیرترین مناطق جهان در برابر تأثیرات تغییرات آب و هوایی است که دماهای بالاتر، افزایش سطح آب دریاها، خشکسالی، سیل، کمبود شدید آب و هوای آلوده را تجربه میکند.
سیاستهای تولیدی و تجاری امنیت غذایی
تا کنون با توجه به تولید فصلی و نوسانات مربوط به آب و هوا در عملکرد محصولات، ذخیره سازی سوداگرانه غلات و دانههای روغنی و افزایش ذخایر راهبردی دولتها به جبران شوکهای عرضه کمک کرده است. امروز، سفتهبازی مالی – معامله در بازارهای آتی کالا – نقش مهمی در تثبیت قیمتهای کالاهای کشاورزی و کاهش ریسک برای مصرفکنندگان و تولیدکنندگان دارد چنانکه سهم کلی محصول غلات و دانههای روغنی که از طریق بازارهای رسمی کالا میگذرد به طور پیوسته در دهههای گذشته افزایش یافته است و امروز، تحولات قیمت در بورسهای کالای کشاورزی به شدت بر بازارهای نقطهای در سراسر جهان تأثیر میگذارد. در یک بازار فعال، سفتهبازی مالی منحصراً در خدمت تقاضا برای پوشش ریسک بازیگران بازار است. قیمتها توسط عوامل بنیادی، یعنی اطلاعات بلندمدت و پایه در مورد امکانات واقعی تولید و ساختارهای بازار تعیین میشوند. وقتی فعالیت سفتهبازی بیداد میکند و سفتهبازان مالی عمدتاً بین خودشان معامله میکنند، سفتهبازی مالی بیش از حد میشود و قیمتها ممکن است از انتظارات عرضه یا تقاضا در بازار منحرف شود.
ادامه جنگ در اوکراین و درگیری بین رژیم اشغالگر قدس و حماس در خاورمیانه که با ناامنی کشتیهای حامل غلات در دریای سرخ پیچیدهتر شد، نشان میدهد که تا چه حد تحولات ژئوپلیتیکی تعیینکننده کلیدی عملکرد تجارت جهانی غذا در سال ۲۰۲۴ است. انتخابات در سراسر جهان نیز احتمالاً تأثیر قابل توجهی بر جهتگیری اقتصاد جهانی غذا خواهد داشت. تا اوایل سال ۲۰۲۵ مردم جهان در حداقل ۶۴ کشور از جمله ایران به پای صندوقهای رأی، خواهند رفت این تأثیر نه تنها از طریق تغییرات بالقوه در سیاستهای تجاری و سرمایه گذاری در غذا و کشاورزی، بلکه با افزایش عدم اطمینان و دوقطبی شدن سیاسی نیز قابل مشاهده خواهد بود. علاوه بر این، افزایش پوپولیسم تهدیدهای مهمی برای ثبات بلندمدت و عملکرد اقتصادی است. دولتهای پوپولیستی چپ اغلب سیاستهایی را اجرا میکنند که میتواند منافع کوتاهمدتی را به قیمت پایداری بلندمدت به همراه داشته باشد. چنین سیاستهایی شامل حمایتگرایی تجاری یا افزایش هزینههای دولت (بسط مالی) است که میتواند جریانهای تجارت جهانی را مختل کند، نوسانات بازار غذا را افزایش داده و رشد بلندمدت تولید کشاورزی را متوقف کند.
یک مطالعه اخیر که نمونهای از ۶۰ کشور را بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰ پوشش میدهد، نشان میدهد که کشورها در میانمدت و بلندمدت تحت دولتهای پوپولیستی چپ، تولید و رشد سرانه واقعی ناخالص داخلی پایینتری را تجربه میکنند. علاوه بر این، دولتها ممکن است تغییراتی را در سیاست تجاری اعمال کنند، مانند تغییر تعرفهها یا سهمیهها، که میتواند تأثیر قابلتوجهی بر کارایی تخصیصی، فنی و اقتصادی بخش کشاورزی داشته باشد. چنین اقداماتی میتواند در دسترس بودن محصولات کشاورزی وارداتی را تحت تأثیر قرار دهد و میتواند بر قیمت گذاری تولید محلی تأثیر بگذارد. رویکرد مهم دیگر ممکن است سرمایه گذاری در تحقیقات کشاورزی باشد که معمولاً با هدف افزایش بهرهوری و توسعه پایدار در کشاورزی انجام میشود. فناوریها و شیوههای جدید میتوانند منافع بلندمدتی را هم از نظر تولید و هم از نظر حفاظت از محیط زیست به ارمغان بیاورند.